تجربه نگاری

ایکیگای: هدف شما در زندگی چیست؟

سینا گوران سوادکوهی

تا حالا شده به این فکر کنی هدف من تو زندگیم چیه؟ کدوم مسیر برام خوبه؟ هر چی تجربت بیشتر میشه مسیر برات واضح تر میشه اما این مسیر مناسبت هست؟ با مطالعه این مقاله درباره ایکیگای بیشتر خواهید دانست.

ایکیگای | Ikigai

生き甲斐 | Ikigai

ایکیگای یک فلسفه ژاپنی است که مفهوم آن دلیلی برای زندگی (زنده بودن) ؛ معنایی برای (به) زندگی ؛ آنچه که زندگی را ارزشمند می کند ، است.

این مفهوم به ما کمک میکنه که مشخص کنیم چه کاری رو دوس داریم انجام بدهیم تا صبح ها با انرژی و شوق فراوان بیدار بشیم

کدوم فعالیته که حاضری تمام توان و انرژیتو بذاری براش؟

اگر تو روز های هفته لحظه شماری میکنی تا آخر هفته بشه و بتونی بلاخره استراحت کنی! یه مشکلی وجود داره

اگر همکارتو میبینی که تو کارش خیلی خوبه، موفقه و واقعا کارشو دوس داره حس میکنی یه جای کار میلنگه!

اونجا متوجه میشی که چقدر کاری که الان داریو دوس نداری و بی هدف داری میری جلو.

متاسفانه در خیلی کشورهای دنیا به دلایل فشار کاری و بی علاقه بودن: آدمها بی انرژی، افسرده و در بعضی موارد جونشون در خطر میافته.

پس حتما راه بهتری هست! یک تغییر لازم است.

این تغییر از کجا شروع میشه ؟

  1. تغییر ذهنیت
  2. تغییر شرایط

وقتی این روش درست اجرا بشه شما بدون هیچ تلاشی دنبال هدف خود میروید چون از این پروسه براتون لذت بخش هست و در هر لحظه خوشحال و با انرژی هستین.

در کل ۴ بخش اساسی در ایکیگای وجود داره:

  1. چیزی که در اون خوب هستین پیدا کنین
  2. چیزی که عاشق انجام دادن آن هستین پیدا کنین
  3. چیزی که دنیای امروز به آن نیاز دارد.
  4. چیزی که بابت آن پول دریافت کنید

چیزی که در اون خوب هستین:

هر انسانی متفاوته. توانایی های متفاوت و خاص خودش رو داره. با اینکه میشه مهارت ها را گسترش داد و هرروز چیز جدید یاد گرفت اما برخی مشخصات فردیت ذاتی هست و با اونا به دنیا اومدید.

IQ – توانایی نوشتن – رانندگی – قدرت جسمی – خلاقیت و …. هر کدوممان خصیثه های خاص خدمون رو داریم

در بیشتر مواقع ما روی مواردی که در آنها بد هستیم تمرکز میکنیم و تمام انرژی خودمون رو روی یادگیری چیزایی میگذاریم که در اون نه علاقه ایی داریم نه خوب هستیم. و مواردی که به طور ذاتی در آن خوب هستیم را کنار میگذاریم. فکر کنید اگر این تلاش و تمرکز برای بهتر شدن خصوصیاتی که در آن خوب هستید به کار برود چقدر تاثیر مثبت تری خواهد داشت.

پس این سوال پیش میاد که چرا وقتی میتونی بهترین باشی توی یه چیز خاص به جاش چیزهایی که توش خوب نیستی رو روش کار میکنی تا در بهترین حالت متوسط باشی.

خب حالا چیزی که توش خوب هستین رو پیدا کردین همین کافیه برای خوشحال بودن؟

خیلی چیزا هست که توش خوب هستین اما عاشق انجام دادنش هم هستین؟؟

چیزی که عاشق انجام دادنش هستین

با اینکه علاقه یک چیز درونی و پپیچیده هست اما این نکته خیلی مهمه که ممکنه هر کسی از یک چیزی خوشش بیاد ولی از تمام اون پروسه یا برخی فعالیت هاش لذت نبره.بذار یه مثال بزنم: ممکنه شما عاشق عکاسی باشین، ولی از چاپ عکس نه اطلاعاتی داشته باشین نه خوشتون بیاد. فقط دوس دارین عکس بگیرین.شاید با تغییر یه مسیر در تولید یا عوض کردن فضا، انرژی و علاقه بیشتری پیدا کردین.مثلا یه کارگاه چاپ عکس باحال و کوچیک که یک پیرمرد اداره میکنه دیدین و ازش پرسیدین که چطور چاپ رو انجام میده بعد با توضیحاتش، هنر اون براتون جذاب میشه و تلاش میکنین یاد بگیرین و تو این مسیر بیشتر عاشق عکاسی میشین.

یا اصلا نه شاید نیاز نباشه برین یاد بگیرین از کس دیگه ایی برای چاپ کمک میگیرن و تمام انرژیتون رو برای پیدا کردن جاهای جدید و مدل های جدید تو عکاسیتون میذارین.شاید سوژه های جدید با ترکیب بندی های نو علاقتون رو چند برابر کنه.

نکته اساسی اینجاست: تمرکز، تمرکز، تمرکز

          تو این موارد همیشه احساسات درونی خودتون رو دست کم نگیرین، اون بهترین داور هست.

خوب چیزی که عاشق انجام دادنش هستین پیدا کردین اتفاقا توش خوب هم هستین.کافیه؟

اصلا شاید کاری که توش خوب هستین و عاشق انجام دادنش هستین به درد کسی نخوره…! اصلا شاید برای محیط زیست خوب نباشه یا برای آدمها خطرناک باشه.خوب این که نشد.

چیزی که دنیای بهش نیاز داره

چه کارهایی هست که دنیا ازش سود میبره. چه کاریه که باعث تغییر ممکنه بشه.یا اصلا چرا راه دور بریم. چه کاری هست که اگه کسی براش نباشه همه لنگ میمونن؟؟

بلاخره یکی باید باشه که وسایل الکتریکیو نصب کنه، یکی که تعمیرشون کنه.

یا یکی که باغچه هارو نگه داره، به گیاه ها آب بده، ازشون خوب نگه داری کنه، کنار هم و در یه مجموعه بچینه تا هرکی میبینه لذت ببره. پس اگر از گل و گیاه و موجودات زنده خوشتون میاد و توی طراحی و نمایششون خوب هستین این عالیه.شما کاری که دنیا بهش نیاز داره پیدا کردین.

پس یه کاری هست که هم توش خوبین هم عاشقش شدین. با علاقه دنباله بهتر کردنش هستین. اتفاقا دنیا هم به یه کسی که این کارو بکنه نیاز داره.خوب تموم؟

چیزی که بابت آن پول دریافت کنید

خوب اگر بابت علاقتون پول دریافت نکنین که میشه سرگرمی، یه کاره ذوقی، یه کاری که در کنار بقیه علاقهاتون هست.

پس باید یه بازاری وجود داشته باشه، بابتش کسی حاضر باشه پولی بهتون پرداخت کنه.

اما این سوال پیش میاد که پول همه چیزه؟ مسلما نه ولی یه موضوع خیلی مهمه. پول برای زندگی لازمه ولی همه چیز نیست.

پس اون نقطه طلایی کجاست؟ اونجایی که یه کاری پیدا کردی که هم توش خوبی هم خیلی علاقه داری به انجام دادنش هم دنیا به یه آدمی که این کارو کنه لازم داره و هم اینکه بابتش حاظرن پول بدن.

ایکیگای را ترسیم کنید!

چیزی که دنیا بهش نیاز داره و توش خوب هستین ولی لزوما علاقه ایی به ادامه دادنشم نداری. یا کسی بهتون پولی بابتش پرداخت نمیکنه

یا اینکه بعضی تخصص ها هست که اصلا جامعه بهش نیازی نداره یا حتی مخربه مثلا دزدی یه تخصصه ولی آیا دنیا بهش نیاز داره؟

چیزی که هم دوسش دارین هم توش خیلی خوبین ولی ممکنه هیچ کس تو دنیا بهش نیازی نداشته باشه تا بابتش پول بده

ممکنه توی اون کار خوب نباشین فقط یه علاقه باشه. یا کسی حاضر نباشه براش پولی بده

ممکنه اصلا علقه ایی به شغلمون نداشته باشیم ولی هم دنیا بهش نیاز داره هم پول بابتش میدن

وقتی همه موارد در کنار هم باشن و درست انتخاب بشه شما صبر ندارین تا بیشتر وقت بذارین روش و فردا صبح با انرژی و علاقه رودتر بیدار میشین تا مسیر رو ادامه بدین.

دیگه کار زحمت نداره. علاقست که شمارو به سمت جلو هل میده.دوس دارین توی این مسیر باشین.

وقتی برای هرکدوم از این ۴ بخش تحقیق کردین و خدتون رو بررسی کردین. برای هر مورد چندین و چند نمونه آوردین اونجاست که میتونین همه شون رو جلو چشمتون بیارین.تصمیم بگیرین کدوم راه هست که این موارد رو به هم ربط بده و هر ۴ تا موضوع رو در بر بگیره. شاید به یه زنجیره رسیدین که قبلا اصلا بهش فکر نکرده بودین.یا موضوعی که خیلی وقته درگیرتون کرده براتون ساده تر به نظر بیاد. یا تو این مسیر با خودتون بیشتر آشنا شدین.

یه نکته مهم هم هست.

اگر همه این کارارو کردیم این دیگه آخر داستانه؟

نـــــــــــه!

دنیا داره تغییر میکنه.شمام دارین تغییر میکنین. پس وقتی اکیگای خودتون رو پیدا کردین قرار نیست اون برای همیشه باشه. بعضی وقتی برگردین بهش و اون رو با شرایط الانتون بسنجین.شاید یه تغییرای کوچیکی لازم باشه.شاید توی مسیر کلی علاقه و هنر جدید به ابزارهاتون اضافه شد. شاید فرصت های حالب جدیدی به ذهنتون رسید. پس بهتر هر چند وقت یکبار اونو چکش کاریش کنین.

نویسنده: سینا گوران سوادکوهی

نمایش بیشتر

پشتیبانی محتوا

نام نویسندگان یا ارائه‌کنندگان مقالات، مطالب و ویدیوهایی که توسط این کاربر منتشر می‌شود، بالای همین صفحه و زیر عنوان اصلی مقاله درج شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا