تجربه نگاری

دانش‌آموختگان علوم پایه و چالش کاریابی

سارا رضوانجو

   در دنیای امروز کمتر فردی را می توان یافت که در مواجهه با مفاهیم شگفت‌انگیز علومی چون فیزیک و ریاضی مجذوب آن نشود و تمایلی برای درک عمیق تر و فلسفه پنهان آن نداشته باشد.

اما دنیای شتاب‌زده  و مصرف‌گرای امروزی، که رشته‌های کاربردی و مهندسی  نیاز لحظه‌ای و روزمره جامعه را برآورده می‌کند و نوید زندگی بدون دغدغه را به بشر می‌دهد. لذا تمایل افراد به صرف وقت در این زمینه‌ها و تامل و تعمق در مفاهیم پایه در بین مردم رو به کاهش گذاشته است. حتی در صورت تمایل این مساله به سمت سرگرمی و تفنن پیش می‌رود.

دانشکده کسب و کار
آموزش کلیشه‌ای

آموزش کلیشه‌ای

  در این میان حتی شیوه‌های آموزشی نیز در کشورهایی که به اهمیت و تاثیرات بلندمدت این علوم واقف نیستند. آموزش به سمت بدون چرایی با جواب‌های فوری و کلیشه‌ای (کنسروی) سوق یافته است.

حتی دانش آموزان مقاطع پایین‌تر که هنوز  تحت تاثیر شرایط اجتماعی و اجبار زندگی مادی کنجکاوی ذاتیشان کم رنگ نشده و به دنبال چراهای زنجیره‌ای و پاسخ های بنیادی‌تر هستند، در این نظام آموزشی سر خورده شده و راه به جایی نمی‌برند.

کشورهای در حال توسعه

    البته نمی توان منکر این حقیقت شد که اولویت نیازهای کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه متفاوت است. طبیعتا نیاز اولیه درکشورهای نوع اول، کاربرد علوم و حتی تجاری سازی آن است.  عمدتا سرمایه‌گذاری های مالی درحوزه تحقیقات علوم بنیادی توجیه اقتصادی ندارد.

اما نباید فراموش کرد دیدگاه جامعه عبور از مرحله در حال توسعه و رسیدن به پیشرفت در سطح بالاتر خصوصا در تکنولوژی است. جامعه باید افق دید خود را باز نگه دارد و فرصت پرورش همزمان این علوم را در کنار صنعت و پرورش ذهن های جوان در بستر تحقیقات بنیادی را از دست ندهد. چرا که اگر چه این نوع سرمایه‌گذاری‌ها در ابتدا بازده ملموس ندارند. زمان و صبر زیادی برای ثمر دهی مهم است. اما هنگام به نتیجه رسیدن (با افزایش سرعت رشد صنعت و علوم کاربردی) سرمایه‌گذاری اولیه را به سود‌دهی مناسبی می رساند.

به گواه تاریخ علم، حتی بنیادی‌ترین و انتزاعی ترین مفاهیم ریاضی و فیزیک نیز بعد از گذشت زمان و درک صحیح زمینه ساز پیشرفت فوق العاده ای در تکنولوژی بوده‌اند.

آموزش کلاسیک
آموزش کلاسیک

اول مرغ یا تخم مرغ؟

    به عبارتی، نباید منتظر ماند تا کشور در اقتصاد و صنعت به شکوفایی کامل برسد و سپس به علوم بنیادی پرداخته شود. چرا که هیچ جامعه ای بدون حرکت هماهنگ و همگام  صنعت و کسب و کار  در کنار  توجه به علوم بنیادی به پیشرفت مورد انتظار نرسیده است.

تجربه ایران

در کشور ما نیز، با وجود آگاهی از این امر، همچنان به علوم بنیادی به عنوان یک زمینه تحقیقاتی و فرصت شغلیِ حیاتی در کنار صنعت و کسب و کار نگاه نمی‌شود. با این وجود هر ساله افراد علاقه‌مند و مستعد بی شماری با انگیزه ایجاد تغییر در این دیدگاه و پرورش این علوم مشغول تحصیل و فعالیت در این زمینه ها می شوند که اغلب پس از مدتی تلاش به دلیل عدم توجه و سرمایه‌گذاری در این حوزه ها مجبور به تغییر حوزه فعالیت و یا حتی مهاجرت می‌شوند.

کسب و کار دانش بنیان

در سال های اخیر با تعریف شرکت‌های دانش‌بنیان برای ایجاد بستری برای این گونه فعالیت ها برداشته شده است. اما باز هم به دلیل نیاز به زود بازده بودن این شرکت ها فعالیت آن ها نیز کمتر روی علوم بنیادی متمرکز می ماند. این مسیر بیشتر به سمت تولید محصول صنعتی میل می کند. شاید بتوان ادعا کرد که یکی از دلایل اصلی که علی رغم تلاش و توجهی که در صنعت  و کسب و کار انجام می شود هنوز فاصله زیادی با کشورهای پیشرفته داریم، همین فاصله گرفتن از تحقیقات علوم پایه و حتی عدم پروش ذهن‌ها به بنیادی فکر کردن است.

نویسنده: سارا رضوانجو

نمایش بیشتر

پشتیبانی محتوا

نام نویسندگان یا ارائه‌کنندگان مقالات، مطالب و ویدیوهایی که توسط این کاربر منتشر می‌شود، بالای همین صفحه و زیر عنوان اصلی مقاله درج شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا